
بدترین قاتلین زنجیره ای در جهان + تصویر
نام 20 قاتل زنجیره ای به همراه عکس و داستان زندگی
مطالب پر بازدید
قاتل سریالی
بدون شک قاتل های زنجیرهای را میتوان یکی از کابوسهای مردم در سراسر جهان دانست؛ برخی از قتلهای زنجیرهای توسط دولت و حکومتها مخفی شده اما تعداد زیادی از قاتلین سریالی تا مدتها در تیتر رسانهها بودهاند. همیشه وقتی صحبت از قتل و جنایت میشه، آمیزه ای از وحشت و انزجار سراسر وجود آدمو فرا می گیره، ولی ناخود آگاه با تحریک شدن حس کنجکاوی، این سوال توی ذهن شکل می گیره که چه کسی و به خاطر چه چیزی حاضر شده دست به چنین جنایتی بزنه. شاید به همین خاطره که صفحه های حوادث روزنامه ها این همه پرطرفدار و محبوبن.
این جور افراد معمولا آدمهای بیمارین که از کشتن لذت می برن. حتی بعضیاشون برای کسب لذت بیشتر به کارها و جنایات بسیار وحشتناکی مثل تجاوز، خوردن اجزای بدن، خوردن خون، مرده پرستی های عجیب و اتفاقات غریب تر دست میزنن که نمونه های فراوونی از اونها تو پرونده های جرم و جنایت همه کشورها وجود داره.
معروف ترین و مخوف ترین قاتلان سریالی معمولا انگیزه هایی به غیر از مسائل مالی دارن و به همین خاطر وحشتناک ترین و بدترین قتل های دنیا توسط آدمایی رخ میده که هیچ کس حتی بهشون مظنون هم نمی شد.
در اینجا ما به چند نمونه از خطرناک ترین قتل های جهان که از بعضی جنبه ها بسیار وحشتناک هستن، اشاره می کنیم:
تد باندی
تئودودر رابرت باندی معروف به تد باندی؛ یکی از بدنام ترین و مشهورترین قاتلان زنجیره ای، قرن بیستمه که با ظاهر اغواگرانه اش تونست حداقل 36 زن رو تو4 ایالت مختلف امریکا فریب بده و اونها رو به قتل برسونه. تد با ضریب هوشی 136 از جمله قاتلای باهوش و کاریزماتیکیه که برخلاف ظاهر معمولیش بسیار خطرناک و روانی بود.
اعترافات تد تو دهه 70 میلادی واقعا تکان دهنده بود و کارهاش با جنازه ها خیلی جنجال به پا کرد. مردم به تد به خاطر کارهایی که با جنازه قربانیاش می کرد، لقب متجاوز مرده باز رو دادن. خیلیا می گفتن که تد حتی از تماشای پوسیدن جنازه قربانیاش هم لذت می بره.
قطعا اون چیزی که آدم باهوش و باسوادی مثل تد رو به سمت قتل و جنایت سوق میده، ریشه در روانش داره و دوران کودکی سراسر با قساوت، آشفتگی و حس حقارت، در نهایت ازش یه تبهکار روانی خطرناک ساخت.
جفری دامر
جفری دامر، یکی از بدنام ترین قاتلان زنجیره ای ایالات متحده، در شهر باث، اوهایو، یک حومه طبقه در آکرون به دنیا اومد و بزرگ شد. درباره تمایلات دوران کودکی جفری دامر، ظلم به حیوانات دیده شده، اما حداقل در ظاهر او یک کودک عادی به نظر می رسید. اون توی بزرگسالی همیشه پردرآمد بود و همکارای جفری دامر رو آروم و مودب میدونستن. موقع دستگیری اون توی ی کارخانه شکلات سازی توی میلواکی کار میکرد و به تنهایی توی آپارتمان کوچک یک خوابه زندگی میکرد. خونه دامر در 22 ژوئیه 1991، بعد از اینکه مرد جوونی از آپارتمانش فرار کرد بازرسی شد. تحقیقات نشون داد که این آپارتمان حاوی بقایای 11 مرد جوان است که بیشتر آنها سیاهپوست، اسپانیایی تبار یا آسیایی بوده.
جک چاک دهنده
به جک چاک دهنده معروف بود اما هیچکس نمیدونه چه کسی از قدیمیترین و بدنامترین قاتل ها بود؟
این قاتل در سال 1888 در منطقه Whitechapel لندن ظاهر شد و پنج زن را که همه روسپی بودن به قتل رسوند و جسد اونا رو مثله کرد. پلیس حدس زد که قاتل یک جراح، قصاب یا فردی ماهر در چاقوی جراحی است. قاتل با ارسال نامه هایی که در اون، نحوه انجام تمامی قتل ها رو نشون داده بود، جامعه و پلیس را به تمسخر گرفت. اگرچه در طول این سالها از مظنونان زیادی نام برده شد، اما قاتل هرگز شناسایی نشد.
آناتولی انوپرینکو، قصاب اوکراینی
یکی از برجستهترین قاتلان زنجیرهای دنیا، آناتولی انوپرینکو است. نام مستعار وی «جانوری از اوکراین» است. این قاتل کثیف اوکراینی به 52 قتل اعتراف کرده و در نهایت در سال 1996 توسط پلیس دستگیر شد. در هنگام دستگیری وی بیش از 100 نوع از انواع سلاحهای سرد و گرم از محل سکونت آن کشف شد.
جالب است بدانید که علی رغم قتلهای متعدد، وی به اعدام محکوم نشده و در سال 2013 و هنگامی که در حبس ابد بود، در زندان فوت شد. از جمله بدترین جنایات او میتوان به قتل یک خانواده 10 نفره با 8 کودک، قتل 5 نفر در یک روز درون یک ماشین، قتل دو دختر 8 و 7 ساله با تبر و قتل یک خانواده 3 نفره به قصد سرقت اشاره کرد. در بسیاری از موارد آناتولی جنازههای مقتولین را به آتش میکشید. وی یکی از خونسرد و بی رحمترین قاتلان شرق اروپا بوده و متولد 25 جولای 1952 در روستایی در استان ژیتومر به دنیا آمد که در آن زمان تحت حکومت شوری بود.
جان وین گیسی John Wayne Gacy
اون به دلیل کارش در جشن تولد کودکان و رویدادهای خیریه به عنوان «دلقک پوگو» لقب «دلقک قاتل» رو داشت. شغل اون بهش امکان دسترسی آسون به قربانیان احتمالی رو میداد. گیسی به تجاوز، شکنجه و قتل 33 پسر نوجوان توی یک دوره شش ساله محکوم شد. اون بچه ها رو به خونه خودش میکشوند، اونا رو از طریق خفه کردن میکشت، بعد توی خونه خودش دفن میکرد. گیسی در سال 1994 اعدام شد.
آندره چیکاتیلو
دومین قاتل معروف جهان نیز از دیار روسیه است. آندره چیکاتیلو که با اسامی مستعار قصاب روستوف یا چاکدهنده روستوف نیز معروف است، بین سالهای ۱۹۷۸ و ۱۹۹۰ در روسیه، اوکراین، ازبکستان اتحادیه جماهیر شوروی دست به جنایاتی شدید زده است.
وی متهم به جرمهایی وحشتناک از جمله قتل، تجاوز، مثله کردن و قطع عضو است. آندره به بیش از 56 فقره قتل اعتراف کرده و در بین قربانیان آن دست کم 52 کودک و زن دیده میشوند. وی به طور قطعی به 53 فقره قتل محکوم شد. وی در ابتدا معلم یک مدرسه بود که به دلیل انجام برخی حرکات غیر اخلاقی با دانش آموزان اخراج شد. بعد از آن بود که قتلهای زنجیرهای وی آغاز شده و دو قتل نخست آن شامل دو دختر 9 و 17 ساله میشدند. وی پس از دستگیری ادعا کرده بود که خون مقتولان را میچشیده است!
ابوالقاسم جبار، معروف ترین آدم کش افغانستان
ابوالقاسم جبار خطرناکترین قاتل افغان، شکارهای خود را عمدتاً از بین مردان و پسران انتخاب میکرد. در حین دستگیری وی مشکوک به قتل عام 300 مرد و پسر بود؛ در بخش جنایات علیه بشر، وی دست کم از نیروهای تروریستی طالبان ندارد. متأسفانه دولت وقت افغانستان پیش از دستگیری ابوالقاسم جبار، دو نفر را به جرم قتلهایی که وی انجام داده بود اعدام کرد.
وی در سال 1970 دستگیر شده و به بسیاری از قتلها اعتراف کرد. خوشبختانه این قاتل زنجیرهای به مانند برخی دیگر از همکاران خود به حبس ابد محکوم نشده و تنها یک سال را در زندان سپری کرد. ابوالقاسم جبار در سال 1971 با طناب دار اعدام شد.
یانگ زینهای
این بار به سراغ یک قاتل سریالی از دیار چین میرویم؛ یانگ زینهای بیشترین قتل را بین قاتلان زنجیرهای چین و اطراف آن انجام داده و از این رو لقب پُر کارترین قاتل زنجیرهای این کشور را به خود اختصاص داده است. وی متهم به 65 فقره قتل و بیش از 23 تجاوز متهم شده است که بین سالهای 1999 تا 2003 صورت گرفت. وی در شب هنگام وارد منازل شده و قتلها را با سلاحهای سرد نظیر تبر و چکش به انجام میرساند.
با وجود اعتراف وی به 65 قتل، پلیس موفق به ردیابی یانگ زینهای در 67 قتل شده بود. وی که در سال 2003 دستگیر و در سال 2004 اعدام شد، در اعترافات خود گفت: هر چه انسانهای بیشتری را به قتل میرساند، تمایل بیشتری برای کشتار مردم به دست میآورد. وی یک فرد جامعه ستیز بوده و به نظر میرسد که مانند قاتل افغان کمی دیر دستگیر شده بود.
کامپاتیمار شانکاریا
کامپاتیمار شانکاریا یک قاتل سریالی هندی بود که پلیس رابطه آن با بیش از 70 قتل را پیدا کرده بود. وی قتلهای خود را از سال 1977 آغاز کرده و دو سال بعد، یعنی در سال 1979 دستگیر شد. وی برای کشتار از چکش استفاده کرده و همه قربانیان خود را با ضربات چکش به سر به قتل میرساند.
کامپاتیمار شانکاریا به پلیس گفته بود که از قتلهای خود لذت میبرد؛ جمله معروف وی نیز در هنگام اعدام این بود: شما من را بیهوده به قتل میرسانید؛ امیدوارم این اتفاق برای شخص دیگری روی ندهد.
گری ریجوی
در قسمت نخست، اکثراً قاتلان مربوط به کشورهای آسیایی بودند. اما در این مورد به سراغ یک قاتل مخوف آمریکایی خواهیم رفت. گری ریدوی که با لقب «رودخانه سبز» نیز شناخته میشود، اکثر جنایات خود را بین سالهای 1980 تا 1990 انجام داد. نکته جالب توجه آن است که گری ریدوی شکارهای خود را از بین زنان خیابانی و یا به اصطلاح کارتن خواب انتخاب میکرد تا بدین ترتیب کمترین اهمیت را در جامعه داشته و کسی نگران نبود آنها نخواهد شد.
اکثر قتلهای وی با خفگی همراه بوده و سپس جنازه آنها در جنگل رها میشد. گری در ابتدا به این زنها نزدیک شده و سر صحبت را با آنها باز میکرد؛ سپس با نشان دادن عکسی از پسرش، همدردی آنها را به دست میآورد. در گام بعدی این زنان را به قتل میرساند. اگرچه وی به 71 قتل اعتراف کرده بود، اما پلیس معتقد بود که تعداد قتلهای گری ریدوی بیش از این تعداد است.
تا حالا تو شرایط محل قتل قرار گرفتی؟؟؟
پس باید ی سر به اتاق قتل مرموز بزنی و برای پیدا کردن نام یک قاتل زنجیره ای خودت رو به چالش بکشی.....
پدرو فیلو
پدرو فیلو یک قاتل سریالی متولد برزیل بود؛ زمانی که مادر پدرو وی را حامله بود، به دست همسر خود مورد آزار و اذیت قرار گرفته و در اثرات ضربات، پدرو با جمجمه ای آسیب دیده متولد شد. در سن 13 سالگی پدر پدرو به قصد کشتن وی، آن را زیر یک جرثقیل هل میدهد که در نهایت از این حادثه جان سالم به در میبرد. در سن 14 سالگی پدرو معاون شهردار را به دلیل آنکه پدر وی را به جرم دزدی اخراج کرده بود، میکشد. دومین قتل وی در همان زمان صورت میگیرد؛ شخصی که به نظر دزد اصلی بود!
پس از فرار به دلیل قتلها، پدرو فیلو در شهر دیگر ساکن میشود؛ بعد از قتل یک قاچاقچی مواد مخدر با زنی به اسم ماریا آشنا شده اما زن مورد علاقه آن، توسط یک گروه مافیایی مواد مخدر کشته میشود. بعد از آن پدرو فیلو به دنبال اعضای این باند رفته و پس از شکنجه، اقدام به کشتن آنها میکند. این در حالی بود که وی زیر 20 سال سن داشت. پس از آن پدر پدرو مادرش را به قتل میرساند؛ پدرو برای انتقام به سراغ پدر خود رفته و آن را نیز به قتل میرساند. وی در زندان نیز دست به کشتار زده و در طی 30 سال دوران محکومیت خود، 71 نفر را به قتل رساند.
دانیل کامارگو باربوسا
دانیل کامارگو باربوسا بدون شک یکی از کثیف و منفورترین قاتلان زنجیرهای در جهان است؛ وی در خلال سالهای 1970 تا 1980، بیش از 150 زن و دختر جوان را ربوده، به آنها تجاوز کرده و سپس اقدام به قتل آنها کرده است. وی متهم است که در طی 12 سال قتل و تجاوزهای متعددی را در کلمبیا و اکوادور انجام داده است.
دانیل کامارگو باربوسا برای اولین بار در سال 1974 بعد از کشتن یک دختر 9 ساله به زندان افتاد؛ وی به 25 سال زندان محکوم شده بود. با این وجود کامارگو از زندان فرار کرده اما در سال 1986 مجدداً دستگیر شد. در زمانی که وی از زندان فرار کرده بود، قتلهای بسیار و متعددی را انجام داده بود.
پدرو لوپز
پدرو لوپز که لقب هیولای کوهستان آند را نیز یدک میکشید، مردی با چهره زشت و کریه بود. این قاتل بدذات متهم به آزارهای جنسی و قتل بیش از 300 دختر جوان بود. قربانیان وی از کشورهای پرو، اکوادور و کلمبیا بودند. در حین دستگیری وی به 103 قتل اعتراف کرد اما ارتباط آن با 300 جرم مشابه کشف شد.
هیولای کوهستان آند در سال 1980 دورهای سخت از بازجویی را پشت سر میگذاشت؛ در این دوره وی گور 53 نفر از مقتولان را به پلیس نشان داد. اکثر قربانیان وی دخترانی کم سن سال بودند که بین 9 تا 12 سال سن داشتند. وی به تیمارستان روانی منتقل شده اما در عین ناباوری، در سال 1998 از آنجا مرخص شد. اما به دلیل انجام قتلهایی مشابه، مجدداً در سال 2002 دستگیر شد.
لوئیس گاراویتو
لوئیس گاراویتو جزو بدترین قاتلان زنجیرهای جهان است که در عرض مدت زمان 5 سال، 138 نفر را به قتل رساند. لوئیس گاراویتو متهم به 300 قتل شده بود. به دلیل گستره بالای جنایات وی، رسانهها به آن لقب جانور را داده بودند. لوئیس گاراویتو قربانیان خود را مورد آزار و اذیت قرار داده و سپس اقدام به قتل آنها میکرد.
این قاتل عجیب و بی رحم برای همکاری با پلیس بعد از دستگیری، از آنها درخواست نقشه کرده و مکان دفن قربانیان خود را از این طریق به آنها نشان داد. وی که خود قربانی تجاوز پدرش بود، به قربانیان نزدیک شده و به آنها پیشنهاد یک هدیه مانند شکلات را میداد؛ سپس با قربانی شروع به قدم زدن کرده و در نهایت آنها را به جایی خلوت میکشاند. بعد از بریدن گلوی قربانی، آنها را تکه تکه کرده و در جایی دفن میکرد.
ژیل دو رایس
ژیل یه نجیب زاده فرانسویه که خیلیا اونو جد قاتلان سریالی امروزی می دونن. اون که پیش از شروع جنایاتش، افسر ارشد ارتش فرانسه به رهبری ژاندارک بود، بعدها به به خاطر شکنجه، تجاوز و در نهایت قتل صدها کودک که عمدتا پسر بچه بودن، گناهکار شناخته شد. ژیل دو رایس معمولا به کودکانی با موهای بلوند و چشم های آبی داشتن، تمایل داشت، او بعد از شکنجه و آزار و اذیت بسیار، به کودکان تجاوز کرده و در نهایت سلاخیشون می کرد. تعداد قربانیای ژیل بین 80 تا 200 نفر تو رنج سنی 6 تا 18 ساله تخمین زده شده.
جان جورج هاگ
جان یه قاتل زنجیره ای و اهل لندنه که در اواخر دهه 40 فجیع ترین قتل ها را به نام خودش ثبت کرد. اون که به خاطر حمام پر از اسیدش هنوز تو یاد و خاطره ها باقی مونده، معتقد بود که اگه بدن مقتولین رو تو حمام پر از اسید سولفورش کاملا حل کنه، هیچ مدرکی باقی نمونه و اون به راحتی می تونه به قتل ها و جنایاتش ادامه بده. جان قبل از نابود کردن جنازه ی قربانیا، با جعل اسناد، دارایی هاشونو به فروش می رسوند و از این محل هم پول قابل توجهی بدست می آورد. اما نهایتا با هوشمندی پلیس و در نظر گرفتن یه سری مدارک به غیر از جسد مقتولین، تو ششمین قتلش لو رفت و در سال 1949 اعدام شد.
ایسی ساگاوا
ایسی آدم خوار شناخته شده ژاپنی تو خانواده ای ثروتمند بزرگ شد. ایسی که بنا به گفته خودش به زنان قد بلند غربی وسواس داشت، اولین تلاشش برای آدمخواری زمانی انجام شد که به یه زن آلمانی مقیم ژاپن حمله کرد و تکه ای از گوشت اونو گاز گرفت.
ساگاوا بعدها به فرانسه رفت و اونجا با شلیک گلوله به گردن زنی به نام رنه اول اونو کشت و بعد قسمت های مختلف بدنشو طی دو روز خورد. اون بعد از دستگیری از نظر مقامات فرانسه دیوونه تشخیص داده شد و به ژاپن تبعید شد. اما مقامات ژاپنی اونو سالم تشخیص دادن و در حال حاضر این قاتل آدم خوار آزادانه در ژاپن زندگی می کنه.
آلبرت فیش
آلبرت فیش که یکی از نامزدهای دریافت عنوان شرورترین و شیطان صفت ترین قاتلان سریالی تاریخه به نام هایی مانند مرد خاکستری، گرگینه وایستر و خون آشام بروکلین معروفه. اون که بیشتر به آزار و اذیت کودکان شهرت داشته، حداقل پنج نفر رو کشته. اون معمولا بعد از مثله کردن تمام اعضای بدن، بخش هایی از اون رو می خورده و به امیال جنسی شیطانی مثل مدفوع خواری و ادرار خواری هم میل فراوان داشت.
دونالد هاروی
دونالد هاروی معروف به فرشته مرگ که به عنوان ی خدمتکار در دهه های 70 و80 در بیمارستان مریمونت کنتاکی کار می کرد، با اضافه کردن سیانور یا آرسنیک به قطره ها، 17 نفر رو میکشه و لقب "فرشته مرگ "رو به خودش اختصاص میده. البته هاروی مسئول مرگ 36 تا 57 نفره که بسیاری از انها بیمارانین که تو بیمارستان هایی که هاروی در اونجا کار می کرد، بستری بودن.
دونالد هاروی که معتقد بود با این کارش، اونها رو از درد و بدبختی نجات داده، وقتی دستگیر شد که تو کالبد شکافی یکی از اجساد سیانور مشاهده شد و پای پلیس به بیمارستان باز شد.
هارولد شیپمن یا دکتر مرگ
هارولد شیپمن با نام مستعار "دکتر مرگ" مسئول قتل 218 بیمار خودش بین سال های 1972 تا 1998 هست. در واقع، تعداد افرادی که اون به قتل رسونده احتمالاً خیلی بیشتر از این هست. شیپمن به عنوان یک پزشک شاغل، دسترسی آسونی به قربانیان احتمالی داشته، به همین دلیل بود که تونست بدون ایجاد شک و تردید، یک قاتل پرکار باشه.
با این حال، از اونجایی که شیپمن توی بسیاری از موارد که در اون بیماران جون خودشونو را از دست می دادن، شرکت داشت، مردم در نهایت به کارهای دکتر مشکوک شدن. بیشتر قربانیان اون زنان مسن بودن که به گفته خودش توی خواب مرده بودن اما بسیاری از این زنان توی طول روز جون خودشون رو از دست می دادن. به نظر خیلیا این اتفاقات عجیب و غریب بود.
در نهایت، شیپمن توی سال 2000 محکوم شد و در سال 2004 توی زندان در اثر خودکشی درگذشت.
در طول تاریخ تعداد این قاتلای خطرناک و مخوف انقدر زیاده که اگه بخوایم فقط اسامیشون رو ذکر کنیم، شاید مجبور باشیم چندین صفحه رو بهش اختصاص بدیم، توجه مردم به نوع زندگی و نحوه جنایات این افراد باعث شده که کتاب ها و فیلم های زیادی هم در مورد زندگی شخصی اونها ساخته بشه. ترس و دلهره ای که معمولا موقع دیدن این فیلم ها به آدم دست میده اونقدر زیاده که قطعا کسی دلش نمی خواد جای قربانیای این افراد بی رحم و بیمار قرار بگیره.
اگه تجربه دیدن این فیلم ها رو داشته باشین، شاید برای شما هم پیش اومده باشه که با قربانی داستان همزاد پنداری کنین و خودتون رو به جاش تصور کنین. حتی امکان داره یه جاهایی دست به نقد رفتار ها و عملکردهای قربانیا هم بزنین و با خودتون بگین اگه من جاش بودم این کار رو نمی کردم یا به گونه ی دیگه عمل می کردم.
قبول کنیم نشستن کنار گود و ادعا کردن همیشه می تونه کار آسونی باشه، چون واقعا قرار گرفتن تو موقعیت این چنینی و تصمیم درست گرفتن تو شرایط بحرانی، از اون مهارت هاییه که از عهده هر کسی بر نمیاد. البته اگه واقعا ادعا دارین که از عهده این کار برمیاین و توانایی های شما تو این زمینه واقعا زیاده، این گوی و این میدان....
برای اثبات ادعاتون فقط کافیه یه سری به اتاق های فرار مجموعه انیگما بزنین. این مجموعه با تنوع بی نظیری از سناریو می تونه تداعی گر همه صحنه های ترسناک ژانر وحشت باشه. شما می تونین خودتون رو تو اتاق های مختلفی مثل کلبه وحشت، روانی و یا تسخیر این مجموعه که هر کدوم پر از صحنه های ترسناک و دلهره آوره به خوبی محک بزنین.
تو همه این اتاق ها شما در گیر یه ماجرای ترسناک و دلهره آور میشین که اگه خونسردیتون رو حفظ نکنین و تمرکزتون رو از دست بدین، ممکنه نتونین به موقع خودتون رو از دست یه قاتل زنجیره ای خطرناک و بیمار نجات بدین. درسته که تو این اتاق ها سرنخ هایی هم برای حل معما و در نهایت فرار شما از اتاق وجود داره، ولی همه اینا بدون مهارت های شما و حفظ خونسردی بی فایدست. تو تمام مراحل بازی مثل شرایط فیلم های ژانر وحشت هر لحظه خطر بیخ گوشتونه، و شما باید تو چنین شرایطی با دقت و تیز بینی، سرنخ ها رو کنار هم قرار بدین و با یه تصمیم درست، خودتون رو از مهلکه ای که توش گیر افتادین نجات بدین.
قطعا تو این اتاق های فرار؛ هیجان حاکم بر فضای بازی با دکور ترسناک و دلهره آور دور و برتون، آدرنالین خونتون رو حسابی بالا می بره که به شما یه حس سر خوشی و لذت از بازی میده. ولی وقتی لذت این بازی و دورهمی چندین برابر میشه که با یه کار گروهی و منسجم، برنده میدون باشین و بتونین خودتون رو از دست یه قاتل زنجیره ای خطرناک نجات بدین. اون موقع است که حس افتخار و غرور هم تا مدت ها دنبالتونه و روز حضورتون تو مجموعه انیگما به یکی از بهترین و قشنگ ترین خاطرات عمرتون تبدیل می شه.
اینو میدونستی ی اتاق فرار تو تهران هست که شما و تیمتون گیر یکی از این قاتلای روانی میفتید و باید توی 60 دقیقه تمام تلاش خودتون رو برای نجات پیدا کردن از دست این قاتل روانی پیدا کنید؟ اسم این بازی اتاق روانی هست.
اسم این قاتل روانی دکتر اچ اچ هلمز هست که ی هتل داره و قراره شما مهمون این هتل باشید. این قاتل روانی تو اتاق فرار برج میلاد منتظر شماست.
منبع: اتاق فرار انیگما
میزان محبوبیت (25)
به این مقاله امتیاز دهید
مطالب پر بازدید
فرم ارسال نظر
حامد حسینی ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
چقدر تو دنیا چیزای عجیبی هست واقعا
پاسخ به نظر
آندیا ۱۹ اسفند ۱۴۰۱
خیلی خیلی مطالب جالب بود
پاسخ به نظر